و مثالهایی از پدیده گسلایتینگ یا دستکاری روانی که میتواند زندگی افراد را به حاشیه بکشاند
پدیده «گسلایتینگ» معمولا در روابط عاشقانه اتفاق میافتد، ولی در روابط خانوادگی، دوستی، محل کار و حتی با پزشک هم چنین پدیدهای دیده میشود. گیشنیز در این مطلب به سراغ نمونههای گسلایتینگ رفته است.
گسلایتینگ چیست؟
گسلایتینگ نوعی شستشوی مغزی- روانی به شمار میآید. گسلایتینگ، نوعی سوء استفاده عاطفی یا ذهنی است که شخص آزاردهنده از شیوههای فریبکاری و حواس پرتی برای تحریف حقیقت استفاده کرده و کاری میکند که قربانی، خود واقعیاش را زیر سؤال ببرد. این پدیده میتواند در هر نوع رابطه نزدیک هم اتفاق بیفتد؛ از روابط عاشقانه گرفته تا روابط بین اعضای خانواده، دوستان و همکاران.
«دکتر رابین استرن»، روانکاو، بنیانگذار و دستیار مدیر مرکز هوش عاطفی Yale، دستیار دانشمند پژوهشی در مرکز مطالعاتی Child و نویسنده کتاب «اثر گس لایت: چگونه متوجه فریبکاری پنهانی افراد کنترلگر شده و از این بابت، جان سالم به در ببرید؟”» در این رابطه میگوید: «ممکن است گسلایتینگ، به اندازه انواع دیگر سوء استفاده، در ظاهر چندان مشخص نباشد، اما میتواند به همان اندازه مضر باشد. وقتی یکی از عزیزانتان، حس واقعی بودن شما را زیر سؤال میبرد، شما هم به عواطف و احساسات خود شک میکنید، همیشه احساس بدی دارید و فکر میکنید فردی ناکافی و حتی دیوانه هستید.»
چرا گسلایتینگ آسیبزا است؟
دروغ گفتن در مورد حقیقت، حتی در کوتاه مدت هم آسیبزا است. دکتر استرن میگوید: «از این تعجب میکنم که چرا کسی که دوستش دارید، سعی میکند شما را فریب دهد و همین مسئله میتواند باعث شود رابطهای که دارید و حتی خودتان را زیر سؤال ببرید.»
گس لایتینگ میتواند در درازمدت، عواقب وحشتناکی را به دنبال داشته باشد؛ مثلا عزت نفس و اعتمادبهنفس قربانی را از بین میبرد و او را در یک رابطه ناکارآمد به دام میاندازد یا حتی رابطه بین دو نفر را بدتر میکند.
استرن میگوید البته گسلایتینگ میتواند پیامدهای گستردهتری هم به دنبال داشته باشد. با گذشت زمان، فردی که دچار گسلایتینگ میشود، شرطی میشود تا به برداشتهای دیگران بیشتر از برداشتهای شخصی خودش، اعتماد کند که همین مسئله منجر به احساس درماندگی، اختلالات فکری، ناتوانی در تصمیمگیری، مشکلات حافظه، اختلال اضطراب پس از سانحه، افسردگی و اضطراب میشود و حتی اگر فرد آن رابطه را رها کند، باز هم ممکن است چنین مشکلاتی همچنان وجود داشته باشند.
گسلایتینگ چگونه اتفاق میافتد؟
دکتر «استفانی سرکیس»، رواندرمانگر و نویسنده کتاب «گس لایتینگ: شناسایی افراد سواستفادهگر و کسانی که از نظر احساسی آزاردهنده هستند و رها شدن» میگوید: «معمولا آزارگرها با تمام قوا شروع نمیکنند، وگرنه قربانی فوراً آنها را رها میکند. در عوض، آنها کارهای خود را به آرامی شروع میکنند که به احساس سردرگمی و غیرواقعی بودن تجربیات قربانی میافزاید. در واقع، بیشتر اوقات، نمونههای گسلایتینگ به عنوان یک داستان عاشقانه شروع میشوند.»
سرکیس میگوید: «آزارگرها، عشق خود را با محبت، نشان دادن توجه و حتی دادن هدایا نشان میدهند تا بتوانند کنترل شما را بدست بیاورند و به آنها اعتماد کنید. سپس، وقتی احساس کنند که شما هم به آنها علاقهمند شدید، کم کم، شما را زیر سؤال میبرند و شروع به انتقاد از شما میکنند.» در اولین قرار ملاقات هم میتوانید متوجه یک سری نشانههای خاصی شوید؛ مثلا فرد آزارگر، سؤالات شخصی زیادی را از شما میپرسد، خیلی سریع تقاضای برقراری رابطه جنسی میکند و هدایای زیادی را به شما میدهد یا دائما ابراز علاقه میکند.
.
- در گیشنیز بخوانید: آیا احساس افسردگی میکنید؟ این دو عادت را تغییر دهید.
.
استرن در این مورد توضیح میدهد که پس از برقراری رابطه، سه مرحله اصلی وجود دارد که قربانی در طول فرایند گسلایتیگ، آن را تجربه میکند. این سه مرحله عبارتند از:
- ناباوری: دفعات اولی که کسی سعی میکند واقعیت شما را تغییر دهد، احتمالاً باور نمیکنید که آن فرد در حال انجام چنین کاری است و حتی ممکن است به آنها بگویید که اشتباه میکنند یا موقعیت شما را به اشتباه درک کردهاند.
- دفاع: هر چه بیشتر کسی از شما سواستفاده ذهنی و عاطفی کند، این سؤال بیشتر ذهنتان را مشغول میکند که آیا آن فرد آزارگر، درست میگوید و حق دارد یا اینکه اصلا چنین چیزی نیست، اما همچنان سعی میکنید از خودتان دفاع کنید. شما هم سعی میکنید که اظهارات آنها را با منطق رد کنید یا حتی تلاش میکنید آنها را متقاعد کنید، اما در عین حال هم میخواهید عادلانه رفتار کنید و از دیدگاه آنها هم به این مسئله نگاه کنید.
- افسردگی: پس از مدتی، افراد آزارگر را باور میکنید؛ مخصوصا اگر انتقادات آنها ریشه در ترسهای شما داشته باشد. هرچه آن فرد بتواند به میزان بیشتری، احساس ناامنی را در شما ایجاد کند و واقعیت خود را زیر سؤال ببرید، حرفهای آنها را بیشتر باور خواهید کرد. به مرور زمان، به نقطهای میرسید که اعتماد به نفستان کامل از بین میرود و دیگر حتی به خودتان هم اعتماد ندارید.
بر اساس گفته های استرن، هدف نهایی آزاردهنده این است که کاری کند به قدری به خودتان شک داشته باشید که کاملاً به آنها وابسته شوید و به راحتی شما را کنترل کنند.
پیدایش اصطلاح گس لایتینگ
به احتمال زیاد، این پدیده همیشه وجود داشته است، اما اصطلاح «گس لایتینگ» در سال ۱۹۴۴ و در فیلم «گس لایت» شناخته شد. در این فیلم، مردی، همسرش را متقاعد میکند که در حال دیوانه شدن است تا بتواند قتلی را پنهان کند و جواهراتش را بدزدد. این مرد، به طور ماهرانه، همه چیز را در محیط اطراف زنش دستکاری میکند (مثل تعویض چراغهای گاز) و سپس، واقعیت را انکار میکند و در نهایت، باعث میشود که آن زن فکر کند که بیمار روانی است و نباید از خانه بیرون برود.
سرکیس میگوید که گسلایتینگ در بسیاری از افراد دیده میشود و امروزه، این اصطلاح، معنای گستردهتری هم پیدا کرده است.
نمونههایی از گس لایتینگ
سرکیس میگوید: «به خاطر ماهیت فریبندهای که گس لایتینگ دارد، شناسایی نمونههای آن تا حدی دشوار است؛ مخصوصا در زمانی که درگیر چنین پدیدهای هستید. گس لایتینگ، نوعی کنترل اجباری هم به شمار میآید و میتواند به قدری نامحسوس باشد که شما اصلا متوجه نشوید که چنین چیزی در حال رخ دادن است. بخشی از گسلایتینگ این است که به قربانی آموزش داده شود که حرفهای آزاردهنده را زیر سؤال نبرد. در واقع، همه چیز به شما بستگی دارد؛ اینکه شما باور داشته باشید که تجربیات و احساسات شما اشتباه هستند یا درست.»
برای اینکه به شما کمک کنیم این پدیده را بهتر درک کنید و تشخیص دهید، در ادامه در مورد گسلایتینگ و جملات مخصوصی که افراد آزارگر استفاده میکنند، مثالهایی میآوریم.
- استفاده از گسلایتینگ در نمایش قدرت: «شما همیشه خرابکاری میکنید و گند میزنید، چه خوب! من اینجا هستم تا به شما کمک کنم.»
بر اساس گفتههای سرکیس، گس لایتینگ فقط مختص به زندگی شخصی و خانوادگی نیست، بلکه در محلهای کار هم وجود دارد؛ مخصوصا به عنوان راهی برای کسب قدرت یا بدست آوردن جایگاهی خاص نسبت به یک همکار.
مدیر یا همکار شما میتواند کاری کند که شما به مهارتها و تواناییهای خودتان شک کنید، دیگر برای ارتقای شغلی تلاش نکنید یا اینکه به آنها اجازه دهید بواسطه کار شما، اعتبار کسب کنند.
- استفاده از گس لایتینگ در مراقبت های بهداشتی: «آنقدرها هم بد نیست، احتمالاً ساخته و پرداخته ذهن خودتان است.»
آیا تا به حال یک پزشک به شما گفته است که علائم جسمی شما جدی نیست و از اضطراب یا احساسات شما ناشی میشود؟ سرکیس میگوید که تجربههایی که در این راستا وجود دارد را میتوان به عنوان گسلایتینگ در یک محیط پزشکی در نظر گرفت و اضافه کرد که زنان و اقلیتها بیشتر در معرض این خطر قرار دارند.
بدیهی است که این امر، نه تنها آزاردهنده و ناامیدکننده است، بلکه عدم دریافت مراقبتهای مورد نیاز میتواند به طور بالقوه، منجر به مشکلات جدی شود.
- استفاده از گس لایتینگ به عنوان تبعیضی ناخواسته: «نباید احساس افسردگی کنید، چون شما یک زن قوی هستید.»
سرکیس میگوید که بیشتر اوقات، زنان و اقلیتها بر اساس کلیشههای شخصیتی که به نژاد، فرهنگ یا جنسیتشان مربوط میشود، با گس لایتینگهای ساختاری و یکپارچه مواجه میشوند.
به عنوان مثال، ممکن است دانشآموزی از معلم خود بشنود که نباید در زمینه خواندن اختلالی داشته باشد، زیرا به قومیتی تعلق دارد که باهوش تلقی میشود. سرکیس در اینباره میگوید: «این امر نژادپرستانه است، اما از این لحاظ که باعث میشود دانشآموز به هویت و تجربیات خود شک کند، نوعی گسلایتینگ هم به شمار میآید.»
- استفاده از گس لایتینگ به عنوان یکی از روشهای تربیتی والدین: «تو گرسنه نیستی، تازه غذا خوردی.»
استرن میگوید: «والدین، واقعیت فرزندانشان را خیلی راحت زیر سؤال میبرند و معمولاً از این راه برای وادار کردن کودک به اطاعت از خودشان استفاده میکنند، اما عواقب آن بسیار مخرب است.» استرن به زمانی اشاره میکند که پدر و پسری را در حال بازی در پارک دیده است؛ پدر به پسرش میگفت که در پارک به سرعت ندود، اما کودک در هر صورت با سرعت میدوید، در آخر هم زمین خورد و به خودش آسیب رساند. پدر به جای اینکه او را آرام کند، فریاد زد: «با خودت چیکار کردی؟ به سر و وضع کثیفت یه نگاه بنداز!» انگار که پسرش عمدا زمین خورده بود.
او در ادامه میگوید: «مشکل این نبود که پسر از دستور پدرش سرپیچی کرده بود و در آخر هم آسیب دید، بلکه مسئله این بود که پدر او کاری کرده بود که حس کند که احساس آسیبدیدگیای که داشته، اشتباه است و تجربهاش را هم بی اعتبار نشان داده است. آن پسر به جای اینکه از حرف پدر خود، درسی بگیرد و بیشتر مراقب باشد، فهمید که احساسش واقعی نبوده است.»
- استفاده از گس لایتینگ به عنوان راهی برای نشان دادن عشق: «من فقط این کار را به این دلیل انجام دادم که دوستت دارم.»
سرکیس میگوید: «بعضی از آزارگرها بر این باورند که بخاطر دوست داشتن، باید سواستفاده کنند و استدلال آنها هم این است که بهترینها را برای طرف مقابل خود میخواهند؛ البته با این فرض که میدانند چه چیزی برای آن شخص بهتر است.»
به عنوان مثال، زنی برای شغل دلخواه خود درخواست داده بود و هیجان زیادی برای پذیرفته شدن در مصاحبه داشت که ناگهان شرکت دیگر به او پاسخی نمیدهد. شوهرش گفت که او برای این شغل مناسب نیست، به اندازه کافی برای آن موقعیت کاری، فرد مناسبی نبوده است و احتمالاً عملکرد خوبی در مصاحبه نداشته است.
سرانجام، پس از چند هفته، آن زن از مدیر استخدام پرسید که چرا اینقدر ناگهانی کنار گذاشته شده است؛ تا اینکه شنید شوهرش به آنها زنگ زده و گفته بود که همسر او دیگر علاقهای به این کار ندارد و نام او را از بین متقاضیان خط بزنند. وقتی که آن زن با شوهرش رو در رو شد، شوهرش به او گفت که این کار به نفع خودش است و میداند که اگر کار نکند و در خانه بماند، خوشحالتر است.
سرکیس در این مورد توضیح میدهد: «قربانی باید به این مسئله فکر کند که واقعاً میداند فرد مورد علاقهاش به چه چیزی بیشتر نیاز دارد یا خیر. در نهایت، ممکن است از تصمیمگیری و کنترل شریک زندگی خود دست بردارد.»
- استفاده از گس لایتینگ به عنوان راهی برای مقصر دانستن دیگران: «من خیانت نمیکنم، تو بدبینی!»
استرن توضیح میدهد که یکی از رایجترین دلایل برای آزارهای ذهنی و روانی این است که با تغییر واقعیت، فرد آزارگر میتواند به جای اصلاح رفتار بد خود، مشکل را به گردن قربانی بیاندازد. این مسئله، به وفور در مسائل مربوط به خیانت در زندگی مشترک دیده میشود. زمانی که زن، رابطه نادرست شوهر خود با همکارش را زیر سؤال میبرد، شوهرش در جواب میگوید که بیش از حد حساس است یا اینکه فقط حسادت میکند. حتی اگر زن متوجه رابطه نامشروع شوهرش هم بشود، ممکن است مرد بگوید که مجبور شده خیانت کند، زیرا زنش خیلی سرد مزاج است و به اندازه کافی نیاز جنسی و را برطرف نمیکند.
بعد هم به جای اینکه در مورد مشکلات زندگی خود و برقراری ارتباط با زن دیگر صحبت کنند، ناگهان بحث به شکستهای شخصی زن کشیده میشود. با این کار، زن به جای شوهرش، خودش را سرزنش میکند.»
- استفاده از گسلایتینگ به عنوان راهی برای منزوی کردن دیگران: «هیچکس جز من، تو را دوست نخواهد داشت.»
جداسازی قربانی از دوستان و خانواده، یکی از ویژگیهای بارز انواع آزارهای خانگی است و سرکیس میگوید که گسلایتینگ یکی از راههای انجام چنین کاری است. شما میتوانید با کمک خانواده و دوستان خود، واقعیت را بررسی کرده و ثابت کنید که آزارگر اشتباه میکند؛ به خاطر همین است که فرد آزاردهنده سعی میکند با تحریف واقعیت، قربانی را از خانواده و دوستان خود جدا کند.
یکی از مثالهای جالب در این زمینه، دوستپسری است که دوستدخترش را از رفتن به مجالسی مانند دورهمیهای دخترانه منع میکرد و میگفت که دوستانش از او متنفرند و پشت سرش هم حرف میزنند. حتی تلفن همراه دوست دخترش را گرفت و پیامکها و تماسهای دوستانش را حذف کرد تا به او نشان دهد که واقعاً به او اهمیتی نمیدهند و او، تنها کسی است که واقعاً دوستش دارد.
سرکیس در ادامه میگوید: «افراد آزارگر میخواهند تنها با آنها رابطه داشته باشید. البته بیشتر اوقات، این یک قاعده تبعیضآمیز نسبت به زنان محسوب میشود و از طرفی هم، خانمها سعی میکنند روابط خود را همچنان حفظ کنند.»
- استفاده از گسلایتینگ به عنوان مجازات: «تو باعث شدی من این کار را انجام بدهم.»
سرکیس میگوید کممحلی یا خشم شدید (یا انجام نوبتی چنین کارهایی) از جمله راههای اصلی هستند که آزاردهندهها برای تنبیه قربانیان خود و کنترل مجدد آنها استفاده میکنند.
به عنوان مثال، زنی میگوید که با خانواده خود برای تعطیلات، به مکزیک رفته است، اما همان شب اول، او و شوهرش در مورد اینکه نوزادشان کجا بخوابد، با هم دعوا کردند. شوهرش به قدری عصبانی شد که آن شب، هتل را ترک کرد. وقتی صبح روز بعد به هتل برگشت، با بچهها به طور عادی رفتار کرد، اما وانمود کرد که زنش وجود ندارد و از صحبت کردن با او خودداری کرد. کل هفته به او محل نداد. در آخر، آن زن به قدری ناامید شده بود که بابت همه چیز از شوهرش عذرخواهی کرد.
سرکیس میگوید: «کممحلی، آخرین حد گسلایتینگ به شمار میآید، زیرا واقعیت شما و حتی انسانیت شما را انکار میکند.»
- استفاده از گس لایتینگ به عنوان خودشیفتگی: «تو خیلی حساس هستی!»
علت اینکه بعضی از افراد از گسلایتینگ استفاده میکنند، این است که با آزارهای ذهنی و روانی بزرگ شدهاند و همچنان از این ابزار ناکارآمد، برای رفع نیازهای خود در یک رابطه استفاده میکنند. سرکیس در این مورد میگوید که بسیاری از آزاردهندهها، فریبکاری و آسیب رساندن به دیگران را به طور عمدی انجام میدهند و این کار باعث میشود تا احساس خوشحالی و حتی لذت کنند. البته این پدیده میتواند به روشهای مختلفی ظاهر شود، اما یکی از مثالهای سادهای که میتوانیم در این مورد بزنیم، ارتباط با دوستی صمیمی است که به جریانی دائمی از عشق، هدایا، تحسین و توجه نیاز دارد و برای اینکه چنین چیزهایی را دریافت کند، «بهترین دوست» خود را از نظر روحی و روانی بازی میدهد.
شخصی گفته بود که دوست صمیمیاش، او را از دوران کودکی تحقیر میکرد و به او میگفت که عملکرد خوبی در کارهایش نداشته است، زشت است و فردی اجتماعی نیست. این مرد، بعد از رفتن به دانشگاه، متوجه شد که هیچکدام از این چیزها در مورد او درست نبودند، اما دوست صمیمیاش میخواست تا او باور کند که این ویژگیها درست هستند تا همچنان بهترین دوست او باشد. او فهمید که از بسیاری جهات، دوستش به او حسادت میورزید و حتی او را تحقیر میکرد تا احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد.»
سرکیس میگوید: «بیشتر اوقات، آزاردهندهها، خودشیفته هستند و نیاز به توجه دائمی دارند. با این حال، حتی اگر ۱۰۰% از خودتان را صرف دوست داشتن و مراقبت از آنها کنید، باز هم کافی نخواهد بود. آنها به شما این احساس را میدهند که هرگز به اندازه کافی، برای آنها خوب نخواهید بود.»
برای رهایی از گسلایتینگ، چه کار باید کنیم؟
ممکن است گس لایتینگ فراتر از آن چیزی باشد که اکثر مردم فکر میکنند. بر اساس دادههای مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، گسلایتینگ یکی از نشانههای سوء استفاده عاطفی است که بیش از ۴۳ میلیون زن و ۳۸ میلیون مرد در طول زندگی خود، چنین پدیدهای را با شریک عاطفی خود تجربه میکنند.
استرن میگوید: «اولین قدم برای پایان دادن به گس لایتینگ، این است که بتوانید آن را درست در زمان وقوع شناسایی کنید. ممکن است بتوانید خودتان آن را تشخیص دهید، اما بسیاری از قربانیان به کمک خانواده، دوستان یا یک درمانگر نیاز دارند تا تمام دروغها و خاطرات بد آزارگرها را از ذهن خود پاک کنند. (تردید بیپایان نسبت به خودتان هم میتواند نشانه اولیه بیماری وسواس فکری باشد.)
او در ادامه میگوید: «من به افراد میگویم که در طول مکالمه با دیگران، به جای اینکه ببینند چه چیزی «درست» است، بر روی احساسات خود تمرکز کنند. هیچ اشکالی ندارد که بگوییم: برای من مهم نیست که چه کسی درست میگوید یا اشتباه میکند، اما نحوه صحبت کردن شما با من بسیار پرخاشگرانه و توهینآمیز است و من به چنین گفتوگویی ادامه نمیدهم.»
سرکیس میگوید متأسفانه بسیاری از آزارگرها به آن دسته از قربانیان خود که از خودشان دفاع میکنند، پاسخی نمیدهند، زیرا اگر پاسخ دهند، توانایی کنترل آنها را نخواهند داشت. بیشتر اوقات، تنها راه برای جلوگیری از گسلایتینگ این است که از آن رابطه خارج شویم.
سرکیس میگوید هنگامی که تصمیم میگیرید این رابطه را رها کنید، باید این کار را با دقت انجام دهید، زیرا این احتمال وجود دارد که گسلایتینگ به خشونت فیزیکی تبدیل شود. با خانواده و دوستان یا با یک درمانگر صحبت کنید و برنامهای برای خروج ایمن از این رابطه آزاردهنده را ترتیب دهید. هنگامی که شخص مورد نظر را ترک کردید، نباید هیچ ارتباطی با آنها داشته باشید، زیرا آنها سعی میکنند همچنان با دادن وعدههای پوچ و هدایای بیشمار، شما را مجددا به ارتباط قبل برگردانند.»